جدول جو
جدول جو

معنی بند گشودن - جستجوی لغت در جدول جو

بند گشودن
بند بر گرفتن باز کردن بند بند وا کردن قید و بند را باز کردن مقابل بند بستن: (از دست و پای محکوم بند گشودند)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بند بر گرفتن باز کردن بند بند وا کردن قید و بند را باز کردن مقابل بند بستن: (از دست و پای محکوم بند گشودند)
فرهنگ لغت هوشیار
باز کردن آغوش، دست دراز کردن، جاباز کردن، وداع کردن خداحافظی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بند کشیدن
تصویر بند کشیدن
در بند و زندان گذرانیدن، در زندان به سر بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بغل گشودن
تصویر بغل گشودن
آغوش باز کردن، دست ها را از هم باز کردن برای در آغوش کشیدن کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بند گشاد
تصویر بند گشاد
مفصل، وتر عضله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بند بودن
تصویر بند بودن
گیر و گرفتار بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بند بودن
تصویر بند بودن
گیر بودن، گرفتار بودن، آویزان بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بند شدن
تصویر بند شدن
به چیزی آویختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بند شدن
تصویر بند شدن
به چیزی چسبیدن، به چیزی آویختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بند شدن
تصویر بند شدن
((بَ شُ دَ))
چسبیدن، محکم شدن
فرهنگ فارسی معین